فروشنده دورهگرد رمان سوم نویسندهٔ اتریشی، پتر هاندکه است که پس از «زنبورها» منتشر شد. این اثر، داستانی جنایی است؛ داستان قتلی که عناصر تمام داستانهای جنایی ممکن را در خود جای داده است. هر جمله این کتاب یک داستان است. قهرمان داستان، فروشندهای دورهگرد است. او همهچیز را مشاهده و کوچکترین اتفاقات را ثبت میکند. او شاهدی است که در همهجا حضور دارد.
هاندکه در ابتدای هر فصل داستان توضیحی دربارهٔ روند ماجرا دارد. توضیحی که شاید به ظاهر خشک و گزارشگونه برسد؛ اما او با مهارت زیادی شما را از این گزارش به درون داستان میکشاند و گرفتارتان میکند: «غریبه است، اما نه به معنای مثبتِ آن: غریبهای است که مثل بلا بر سر آنها نازل میشود. وقتی حرف میزند، فقط در زمان حال و از زمان حال حرف میزند؛ مثلاً چیزی برای نوشیدن سفارش میدهد یا سلام میکند. صحبت کردنش فقط بخشی از پیشرَویاش به جلوست. معلوم است که چیزی میخواهد. مثل فروشندههای دورهگرد رفتار میکند. شاید فروشندهٔ دورهگرد است. وقتی داستان آغاز میشود برای کسی که وارد شده است همهچیز، هر چیزی که خودش را در دیدرسِ او قرار میدهد، در نهایتِ نظم است. این نظم آنقدر توی چشم میخورد که تکتک شمرده میشود. نظمی در نهایتِ وسواس.»
خوانندهٔ این داستانِ پُرماجرا نباید از چیزی غفلت کند. او نمیتواند به جوابی قطعی برسد، چون جواب قطعیای وجود ندارد.
خواندن فروشنده دورهگرد هاندکه تنها آشنایی و علاقه به ادبیات و روشنفکری نمیخواهد. نباید به دنبال «ادبیات فاخر» یا مفاهیم عجیبوغریب بود؛ یا سیر مرتب و سهلالهضم اتفاقات و جملات؛ یا سعی در مرتبط کردن دو جمله در یک پاراگراف تا بشود بهآسانی از آن گذشت. باید اهل درست کردن پازل بود وقتی قطعات آن نه در قالبی معمول، که اینجا و آنجا به طرف شما پرتاب میشوند.
5
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.