مجتمع فرهنگی هنری بنفشه

کتاب کلارا و خورشید

  • دسته بندی:کتاب
  • کد:125526
  • ویژگی ها:
    • نویسنده: کازوئو ایشی گورو
    • مترجم: شیرین شکراللهی
    • ناشر: انتشارات کوله پشتی
  • گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
  • ارسال به کل کشور
  • + -
    120,000 114,000
  • افزودن به سبد

کتاب کلارا و خورشید نوشته کازوئو ایشی‌ گورو است که با ترجمه شیرین شکراللهی منتشر شده است. این کتاب داستان ربات دوست‌داشتنی و جذابی است که رفتاری متفاوت از دیگر ربات‌ها دارد. راوی داستان همین ربات است.

کلارا ربات دوست‌داشتنی و مهربانی است که مانند ربات‌های دیگر نیرویش را از نور خورشید می‌گیرد. او در یک مغازه کنار ربات دیگری به نام رزا برای فروش گذاشته شده است. ربات‌ها فرصت دارند در مغازه برای مدت کوتاهی پشت ویترین بروند و در آنجا منتظر بمانند تا خریده شوند. این ربات‌ها برای کودکان ساخته شده‌اند. کلارا پشت شیشه منتظر است تا کسی او را بخرد اما جدای از خریده شدن برخلاف بقیه ربات‌ها او عاشق این است که خیابان را ببیند، دوست دارد آدم‌ها و پیاده رو را ببیند و بفهمد بقیه ربات‌ها چه‌کار می‌کنند و چطور زندگی می‌کنند. او پشت ویترین می‌آید و چند روز بعد با دختربچه‌ای به‌نام جوزی آشنا می‌شود. جوزی دخرت رنگ‌پریده و لاغری است که از داخل یک تاکسی کلارا را دیده و فهمیده او را می‌خواهد. این آشنایی داستان را می‌سازد و شخصیت کلارا را در داستان شکل می‌دهد.

گزیده ای از کتاب :

من آن‌موقع هنوز خیلی تازه‌وارد بودم و نمی‌دانستم که چطور باید پاسخش را بدهم، بااینکه همین سؤال ذهن خودم را هم درگیر کرده بود.

بالاخره نوبت ما رسید و من و رزا صبح پا به ویترین گذاشتیم و برخلاف دو ای‌افی که هفتهٔ پیش اینجا بودند، سعی کردیم هیچ‌یک از وسایل تزئینی در ویترین را نریزیم. فروشگاه هنوز باز نشده بود و فکر می‌کردم کرکره کاملاً پایین باشد ولی وقتی روی مبل راه‌راه نشستیم، دیدم پایین آن به اندازهٔ شکافی باریک باز است – حتماً مدیر وقتی داشت بررسی می‌کرد که همه‌چیز برای ما آماده است کمی آن را بالا برده بود – و نور خورشید مستطیل درخشانی تشکیل داده بود که تا بالای سکو می‌آمد و درست مقابل ما در یک خط صاف پایان می‌یافت. فقط کافی بود کمی پاهایمان را دراز کنیم تا گرمایش را حس کنیم. فهمیدم جواب رزا هرچه که باشد، قرار بود برای مدتی تمام انرژی‌ای را که لازم داشتیم دریافت کنیم و وقتی مدیر کلید را زد و کرکره بالا رفت، نوری خیره‌کننده ما را فراگرفت.

اینجا باید اعتراف کنم که من همیشه دلیل دیگری داشتم که می‌خواستم پشت ویترین باشم، دلیلی که هیچ ربطی به خورشید یا انتخاب شدن نداشت. برخلاف اکثر ای‌اف‌ها، برخلاف رزا، من همیشه مشتاق بودم که بیرون را بیشتر ببینم – می‌خواستم همهٔ جزئیات آن را ببینم. بنابراین وقتی کرکره بالا رفت، از فهمیدن اینکه حالا فقط یک شیشه بین من و پیاده‌رو بود و از اینکه حالا می‌توانستم از نزدیک بسیاری از چیزهایی را ببینم که پیش از این فقط یک گوشه‌شان را دیده بودم، آن‌قدر هیجان‌زده شدم که لحظه‌ای خورشید و مهربانی‌اش نسبت به ما را فراموش کردم.

    • نویسنده کازوئو ایشی گورو
    • مترجم شیرین شکراللهی
    • ناشر انتشارات کوله پشتی
    • نوبت چاپ پنجم
    • تعداد صفحه 304
0 از

5

  • ارزش خرید :
  • طراحی و زیبایی :
  • کیفیت چاپ :
  • محتوا :

شما هم می‌توانید در مورد این کالا نظر بدهید.

برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.