داستان از ترافیک یک چهارراه آغاز می شود. راننده ی اتومبیلی به ناگاه دچار کوری می گردد. به فاصله ی اندکی، افراد دیگری که همگی از بیماران یک چشم پزشک می باشند، دچار کوری می شوند. پزشک با معاینه ی چشم آنها درمی یابد که چشم این افراد کاملاً سالم است، اما آنها هیچ چیز نمی بینند. جالب آن است که بر خلاف بیماری کوری که همه چیز سیاه است، تمامی این افراد دچار دیدی سفید می شوند و...
در پایان زن دکتر که خود منجی جامعه است،از دکتر می پرسد چرا کور شدیم؟ دکتر جواب می دهد نمی دانم، اما شاید روزی بفهمیم. زن دکتر جواب می دهد می خواهی نظر مرا بدانی؟ من فکر می کنم ما کور نشدیم، ما کور هستیم، کور اما بینا، کورهایی که می توانند ببینند، اما نمی بینند.
. .
کوری» یک رمان خاص است، یک اثر تمثیلی ، بیرون از حصار زمان و مکان، یک رمان معترضانه اجتماعی، سیاسی که آشفتگی اجتماع و انسانهای سر در گم را در دایرة افکار خویش و مناسبات اجتماعی به تصویر می کشد.
5
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.