پسر

رمان «پسر» (The Boy) اثر تامی هوگ، تریلر روان‌شناختی و جنایی‌ای است که با ظرافتی استادانه، خشونت پنهان و رازهای دفن‌شده در دل یک جامعه‌ی کوچک را به رقص درمی‌آورد. داستان در بروسارد، شهری آرام در لوئیزیانای آمریکا، جوش می‌خورد؛ جایی که زخم کهنه‌ی یک جنایت، پس از ده سال، همچون سایه‌ای سنگین، دوباره برمی‌خیزد. کایل بارکلی، پسربچه‌ای نه‌ساله از خانواده‌ای بانفوذ و ثروتمند، ربوده و به قتل رسیده بود و پرونده‌اش، زیر فشار نفوذ والدینش، در سکوت مدفون شد. اما بازگشت النا دوریان، روان‌شناس جنایی‌ای مرموز با گذشته‌ای پیچیده، همه‌چیز را دگرگون می‌کند. پرونده‌ی تازه‌ای از قتل، او را به این شهر می‌کشاند و به‌زودی، نخ‌های نامرئی دو جنایت به هم گره می‌خورند و آرامش ظاهری بروسارد را چون شیشه‌ای نازک، فرومی‌ریزند. پشت نقاب چهره‌های محترم، روابط پرزرق‌وبرق و مهمانی‌های بی‌گناه، دروغ‌های کهنه‌ای خفته‌اند که النا، با عزمی راسخ برای کشف حقیقت، با آن‌ها و با کسانی که چیزی برای پنهان کردن یا از دست دادن دارند، روبه‌رو می‌شود.

در عمق این روایت، تقابل گذشته و حال، و پیوندی ظریف میان دو جنایت، مضامینی چون عدالت، انتقام، سایه‌های جنایت بر روان آدمی و خانواده، و مرز لرزان میان واقعیت و توهم را با نگاهی ژرف و انسانی ترسیم می‌کند. شخصیت‌ها، چندلایه و واقعی تا مرز آزاردهندگی، شهر و ساکنانش را به صحنه‌ای مه‌آلود بدل می‌سازند که بیش از پاسخ، پرسش برمی‌انگیزد. «پسر» نه فقط معمایی نفس‌گیر، که پرتره‌ای تیره و فریبنده از روان بشر، پیچ‌وخم روابط اجتماعی و هراس خالص از روبه‌رو شدن با حقیقت است.

«النا به دیوارهای اتاق کوچکش تکیه داد، جایی که بوی نم و خاطره‌های تلخ با هم آمیخته بود. "گذشته مثل سایه‌ای است که هرگز نمی‌میرد،" زمزمه کرد، در حالی که عکس‌های کهنه‌ی پرونده در دستانش می‌لرزیدند؛ عکسی از چشمان بی‌گناه کایل که حالا، پس از سال‌ها، به او خیره شده بودند، انگار می‌خواستند بگویند: "من هنوز اینجام."»