این کتاب با داستان زندگی اللا روبینشتاین شروع میشود. اللا سالها بود عادتها، نیازها و سلیقههایش تغییر نکرده بود. روزها روی خطی مستقیم پیش میرفت؛ یکنواخت و منظم و عادی. بخصوص در بیست سال اخیر زندگیاش را جزء به جزء با توجه به زندگی زناشوییاش تنظیم کرده بود. همهٔ آرزوهایش، همهٔ دوستان جدیدش، حتی کوچکترین تصمیمهایش هم به این وابسته بود. تنها قطبنمایی که سمت و سوی زندگیاش را تعیین میکرد خانه و خانوادهاش بود. شوهرش دیوید دندانپزشک مشهوری بود؛ مردی فوقالعاده موفق در کارش، با درآمد بالا. اما پیوندشان چندان عمیق نبود. کمی بعد از اینکه اللا متوجه خیانت همسرش شد و حال خوبی نداشت شوهرش موضعش را تغییر داد و از او خواست کار کند. اللا به امید تغییر زندگی بهدنبال کار گشت و در جایگاه دستیار ویراستار یک انتشارات مشهور شروع بهکار کرد. زمانی که دخترش به او میگوید میخواهد با مردی که دوستش دارد ازدواج کند بحثی در خانه آنها شکل میگیرد که اللا در آن متهم میشود هیچچیز از عشق نمیفهمد. در همین زمان انتشارات از او میخواهد کتابی درباره مولوی شاعر قرن هفتم را ویرایش کند و همین موضوع زندگی اللا را تغییر میدهد و او در ۴۰ سالگیاش درخواست طلاق میدهد.
5
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.