ساموئل بکت در رمان «ننامیدنی» در قالب یک شخصیت بینام و نشان میرود که مونولوگهایی از هم گسیخته دارد. داستان روی هیچ موضوعی تمرکز نمیکند و این که آیا شخصیتهای دیگری غیر از راوی در داستان وجود دارند یا خیر هم محل بحث است. این اثر تلفیقی از خاطرات و تخیلات هستیگرایانه راوی است و سایر شخصیتها نقش شنونده او را دارند. لحن راوی سراسر ناامیدی است و حرفهایش بلند و کوتاه و گاهی نامفهوم اند. این کتاب آخرین اثر از سهگانه بکت است که دوتای دیگر را به ترتیب مالوی و مالون میمیرد تشکیل میدهند. این اثر بکت هم پر از پیوند فلسفه با روج آدمی است و راوی با خود سوالاتی فلسفی مطرح میکند. اگر انتظار دارید این اثر یک رمان باشد بیشتر از ده صفجه از آن را نمیتوانید بخوانید چون اصل ماجرای این کتاب چیری میان یک مقاله ادبی- فلسفی است. مهمترین خوانش بکت در این کتاب «مرگ» است. این کتاب درباره جایی است که غیر ممکن است و قهرمان میخواهد به این غیر ممکن برسد.
5
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.