نورگون / مجموعه داستان

«نورگون»، اولین مجموعه داستان کوتاه بهاره حجتی، دربرگیرندهٔ نه روایت تازه و شاعرانه است که توسط نشر نی به چاپ رسیده. نویسنده پیش‌تر برخی از این داستان‌ها را در مجلات ادبی برجسته منتشر کرده و تعدادی نیز در جشنواره‌ها و مسابقات ادبی مقام آورده‌اند؛ در ابتدای هر داستان، سابقهٔ انتشار یا دستاورد آن ذکر شده است. این مجموعه را می‌توان در ژانر داستان‌های بومی جای داد، اما حجتی از تکرار فضاهای کلیشه‌ای و مضمون‌های کهنه پرهیز کرده و با نگاهی نو، به اقلیم استان گلستان – از جمله جزیرهٔ آشوراده – پرداخته است. تخیل و عناصر رویاگون در روایت‌ها آمیخته شده و به این مناظر طراوت و شاعرانگی بخشیده؛ جایی که مکان‌ها نه تنها پس‌زمینه، بلکه بخشی جدایی‌ناپذیر از پیرنگ‌اند. معدن و کارگرانش، گورستان یادبود راه‌آهن، فعالان محیط‌زیست، و مناظر طبیعی در ساختار داستان تنیده شده‌اند و با تصاویری چون تاخت اسب یا حضور مرموز اشباح، لایه‌های عمیق‌تری می‌سازند. زبان شاعرانه و دایرهٔ واژگانی گستردهٔ نویسنده، این فضاها را با ظرافتی بی‌نظیر روایت می‌کند. عناوین داستان‌ها عبارت‌اند از: «پنج تن»، «نورگون»، «بی‌برگی سرخدارها»، «راه جهنم با نیت‌های خیر سنگفرش شده»، «آبشار پری‌داد»، «چراغ خاموش»، «هذا مقام خلدآشیان»، «سفیدچاه» و «هفت قدم بعد از سندرم کلاین لوین یا سندرم زیبای خفته». هرچند این مجموعه، همچون بسیاری از آثار اول، آسیب‌های نوظهوری دارد، اما اثری تأمل‌برانگیز و انتخابی شایسته برای دوستداران داستان کوتاه پارسی است. اکنون در وبسایت ایران‌کتاب موجود است؛ با سفارشی ساده، در کوتاه‌ترین زمان به دستتان می‌رسد.

«در عمق معدن، جایی که سایه‌ها با خاک نفس می‌کشیدند، کارگری ایستاده بود با چشمانی چون غروبِ گلستان؛ زمزمه کرد: "این سنگ‌ها، خاطره‌های دفن‌شده‌اند، و ما، تنها کسانی که هنوز به آن‌ها جان می‌دهیم." باد از دور، بوی نمک آشوراده را آورد، و او خندید – خنده‌ای که مرز میان واقعیت و رؤیا را محو می‌کرد.»