رمان «هشت و چهل و چهار»، اولین اثر بلند کاوه فولادینسب، در اردیبهشت 1395 توسط نشر چشمه منتشر شد. این رمان با نثری روان و فضاسازیهای غنی، داستان نیاسان، ساعتسازی پرسهزن را روایت میکند که با تحویل ساعتی قدیمی برای تعمیر، وارد جهانی موازی با خاطرات پدربزرگش میشود. داستان از زاویه دید سوم شخص روایت شده و تهران قدیم، با خیابانهایی چون انقلاب، منوچهری و لالهزار، به شخصیتی زنده بدل میشود که گویی خاطراتش را برای خواننده بازگو میکند. نقطه قوت رمان، فضاسازیهای دقیق آن است که خواننده را به دل تهران نوستالژیک میبرد، هرچند این تمرکز گاه ریتم داستان را کند کرده و شخصیتپردازی را تحتالشعاع قرار میدهد. رفتوبرگشتهای مداوم بین حال و گذشته، از خاطرات پدربزرگ و معشوقه لهستانیاش تا زندگی نیاسان، به داستان عمق میبخشد، اما تا یکسوم ابتدایی، اطلاعات کمی از نیاسان به خواننده داده میشود. شخصیتهای اصلی، شامل واهه، ماریا، اردشیر، گلناز و دختری به نام بدر، همگی از یک طبقه اجتماعیاند که این یکدستی گاه داستان را از واقعیت دور میکند. زبان طنزآمیز آغازین رمان، که با طعنههای ظریف خواننده را مجذوب میکند، در ادامه کمرنگ میشود، اما نثر یکدست و آهنگین با تکرار برخی افعال و جملات، به روایت روانی و جذابیت میافزاید. «هشت و چهل و چهار»، شرح بیستوچهار ساعت پایانی سال 1391 در زندگی نیاسان است، سالی که رأس ساعت هشت و چهل و چهار دقیقه تحویل میشود.
برای همنوایی با قلم ژرف و نوستالژیک کاوه فولادینسب، گزیدهای کوتاه از «هشت و چهل و چهار»:
<<نیاسان توی خیابان منوچهری قدم میزد، بوی چرم کهنه ساعتها توی هوا بود. به یاد پدربزرگش افتاد، به قصههای عاشقیاش. تهران انگار زنده بود، هر کوچهاش یه حرف داشت، و نیاسان فقط گوش میداد، مثل کسی که دنبال یه راز گمشدهست.>>
نویسنده | کاوه فولادی نسب |
---|---|
ناشر | چشمه |
سال انتشار | 1395 |
تعداد صفحه | 157 |
قطع | رقعی |
شابک | 9786002295583 |
نوع جلد | نرم |
هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.