هفتاد سنگ قبر، سروده یدالله رویایی، عموما به عنوان یک مجموعه شعر یا یک فرم شعریِ مختص رویایی در نظر گرفته میشود و هر گونه تلاشی برای سنگ قبر سرایی به تقلید از این مجموعه متهممی شود. اما به گمان من این مجموعه، نه صرفا یک مجموعه شعر، که پررنگ کردن بخشی از تاریخ شعر و مساله شعر در ایران است: پیش کشیدن حیاتی که شعر بر سنگ دارد.
گزیده ای از کتاب:
به هر سنگ نامی داده ام، و به هر سُخنی به وام. تا مرگِ نام میلادِ سخن باشد، میلادِ حرف. که حرف های من اینجا از مرگ، حدس های من اند. در برابر مرگ ما همه حدس ایم، و انگاریم. حیاتِ ما حتّا انگاره ای از اوست، حتّای اوست. و اوست که در انتهای حیاتِ من ایستاده است. همه چیز در فاصلۀ بینِ او و من می گذرد. بینِ، بینِ عزیز! هیچ مفهومی از این فاصله بیرون نیست. نه طول، نه ادامه، نه عدد. مفهوم این هر سه را هم از آن و در آن می فهمیم. که این فاصله خود پر از فاصله هائی ست که حجم های کوچکِ خیالِ مرا می سازند
5
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.