«همه به هم شببهخیر گفتند اما کسی نخوابید»، مجموعهداستانی از رسول یونان، با زبانی ساده و گیرا، شخصیتهایی ملموس و پخته را به تصویر میکشد و رویدادهای تکاندهندهای را روایت میکند. هر داستان، نگاهی تازه و منحصربهفرد به جهان و انسانها دارد؛ تفاوت این دیدگاهها، خواننده را به پیشروی پیوسته در داستانها ترغیب میکند. لایههای پنهان هر روایت، امکان خوانشهای چندباره را میدهد؛ گویی میتوان با آنها زندگی کرد و هر بار، عمقی نو یافت.
رسول یونان، شاعر، نویسنده و مترجم ایرانی، متولد 1348 در دهکدهای کنار دریاچهی ارومیه است و اکنون در تهران ساکن است. او چندین دفتر شعر منتشر کرده و گزیدهای از دو دفترش با عنوان «رودی که از تابلوهای نقاشی میگذشت» توسط واهه آرمن به ارمنی ترجمه و در تهران چاپ شده است. آثاری از او به کردی سورانی (توسط مریوان حلبچهای) و کردی کلهری (توسط محمد مرادینصاری) نیز برگردانده شدهاند. مجموعه ترانههایش با عنوان «یه روزی یه عاشقی بود» به فرانسه ترجمه شده و توسط سعیده سادات سیدکابلی از سوی انتشارات کریستف شمان در فرانسه به چاپ رسیده است. او همچنین از داوران جایزه ادبی والس بوده است.
«شببهخیر گفتند، چراغها خاموش شد. اما خواب نیامد؛ یکی به سقف خیره بود، دیگری به پنجره، سومی به خاطرهای که دیگر نبود. همه بیدار ماندند، در سکوت.»
| نویسنده | رسول یونان |
|---|---|
| ناشر | نیماژ |
| سال انتشار | 1398 |
| تعداد صفحه | 142 |
| قطع | رقعی |
| شابک | 9786003674851 |
| نوع جلد | نرم |
هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.