پرواز شبانه

«پرواز شبانه»، رمانی از آنتوان دو سنت‌اگزوپری، نویسنده‌ی برجسته‌ی فرانسوی، در آرژانتین و در دوران آغاز تجارت هوایی روایت می‌شود. داستان حول محور ریویر، مدیر سخت‌گیر یک شرکت هواپیمایی، می‌چرخد که برای اولین بار پروازهای شبانه را به خدمات خود افزوده است. او از کارمندانش می‌خواهد تمام تمرکز خود را بر تحویل به‌موقع محموله‌ها بگذارند. ساختار اپیزودیک رمان، زندگی حرفه‌ای ریویر در دفتر بوینوس آیرس و لحظات پایانی زندگی فابین، خلبانی که هواپیمایش در گردبادی گرفتار شده، سوختش تمام شده و ارتباط رادیویی‌اش قطع می‌شود، را به تصویر می‌کشد.

ریویر، در حالی که با تمام توان برای یافتن هواپیمای گمشده‌ی فابین تلاش می‌کند، با بحرانی روبه‌رو می‌شود که ادامه‌ی پروازهای شبانه به اروپا را تهدید می‌کند. با رسیدن دو پرواز دیگر از شیلی و پاراگوئه، او ناچار می‌شود تصمیم دشواری بگیرد: صدور اجازه‌ی پرواز بدون محموله به پاریس و پذیرش از دست رفتن فابین. رمان با نثری موجز و تأمل‌برانگیز، از دریچه‌ی ذهن شخصیت‌ها روایت می‌شود و خواننده را به عمق احساسات، مسئولیت‌ها و انتخاب‌های دشوار آن‌ها می‌برد. «پرواز شبانه» نه‌تنها داستان مبارزه‌ی انسان با طبیعت و فناوری است، بلکه کاوشی عمیق در معنای وظیفه، فداکاری و مواجهه با ناشناخته‌هاست.

«ریویر به تاریکی شب خیره شد، جایی که هواپیمای فابین گم شده بود. صدای سکوت، سنگین‌تر از هر طوفانی، بر قلبش فشار می‌آورد. در دفتر کوچکش، میان نقشه‌ها و گزارش‌ها، لحظه‌ای چشم بست. نه فقط فابین، که تمام رویای پروازهای شبانه در خطر بود. با این حال، می‌دانست که باید ادامه دهد، حتی اگر به قیمت از دست دادن همه‌چیز باشد.»