چریک

رمان «چریک»، دومین اثر داستانی حنانه سلطانی، در سال 1400 خورشیدی توسط نشر چشمه منتشر شد و با نثری روان و تأثیرگذار، داستانی را در بستر تاریخ معاصر ایران روایت می‌کند. این رمان، که در دوره برگزاری جشن هنر شیراز و اعتراضات مردمی علیه آن رخ می‌دهد، زندگی همدم، زنی قشقایی در آستانه زوال عقل را به تصویر می‌کشد که در میان ازدحام تظاهرات، پسر گمشده‌اش را می‌بیند. داستان از زاویه دید همدم و نوه خردسالش، شهرزاد، روایت می‌شود و از جدایی همدم از ایل قشقایی، مهاجرت به تهران و رویدادهای منتهی به انقلاب 1357 را در بر می‌گیرد. برخلاف اثر قبلی سلطانی که بر تاریخ متمرکز بود، «چریک» به انسان‌هایی می‌پردازد که در چرخ‌دنده‌های تاریخ خرد شده و به فراموشی سپرده می‌شوند. این رمان، با نگاهی عمیق به مبارزات قشقایی‌ها و چریک‌های فدایی خلق، روایتی از مقاومت، هویت و رنج‌های انسانی ارائه می‌دهد که خواننده را به تأمل در گذشته و تأثیراتش بر زندگی امروز دعوت می‌کند.

برای همراهی با قلم گیرا و تأمل‌برانگیز حنانه سلطانی، گزیده‌ای کوتاه از «چریک»:

<<دستی که دراز کرده‌ای باید چهل سال پیش دراز می‌شد و دست پدرت را می‌گرفت و نمی‌گذاشت تفنگش را… همان مدل انگلیسی، چی بود اسمش؟ همانی که همیشه‌ی خدا به پشت آن نظامی بی‌شرف بسته شده بود. سلطان بهادرخان، راست یا دروغ، برای این‌که قمپز درکند بین مردهای ایل، که بی‌تفنگ انگار مردی‌شان را گرفته بودند، دستش را وقت راه رفتن به گوشه‌ی کمربند تفنگش آویز می‌کرد و با چه آب‌وتابی تعریف می‌کرد که رئیس مستشاری انگلیس شخصا اسلحه را توی مهمانی باشکوهی به او هدیه داده.>>