در این رمان میتوان شش خصلت یا شش موضوع اساسی یافت. نخست اینکه، نویسنده سبکی ناتورالیستی به کار میبرد که مخصوصاً در توصیفاتش بسیار دقیق است، به این معنی که تسلیم میل خود به مسائل مربوط به بیماری میشود و چنانکه در بودنبروکها میبینیم، ولی بر سر تحلیل فرتوتیها و احتضارها درنگ بسیار میکند. دوم اینکه، این جامعهٔ اروپایی (آسایشگاه داووس از همه کشورها بیمار میپذیرد)، در ۲۰۰۰ متری بالای مرزها، در مجموعه نماینده قومی است خارج از زمان، در عین حال متعلق هم به روزگار ابتدایی و هم به روزگار آینده. سوم اینکه، در اینجا مخصوصاً سخن از کاستورپ، یعنی فردی است که نمونه نوعی آلمانی متوسط است؛ او همین که پایبند کوهستان میشود، فراغتی نامحدود پیدا میکند، از زندگی پرتنش و سطحی عصر ما به مشغلههای قرن هجدهم روی میآورد و به این ترتیب، مانند ویلهلم مایستر (سالهای کارآموزی ویلهلم مایستر) شروع میکند به پروردن و فرهیختهکردن خود. از این بابت، رمان مان مربوط میشود به سنت رمان پرورشی.
کاستورپ طی این سالهای آموزش چیز میخواند، گوش میدهد، مشاهده میکند و تقریباً به نظر میآید که نویسنده میخواهد بیهودگی دانشی را که از هواشناسی به روانکاوی میرود نشان دهد و تا حدی کنجکاوی برای کنجکاوی را محکوم میکند.
5
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.