گوساله ی سرگردان

5 / 0 0 نظر
  • کد محصول:
    123384
  • دسته بندی: داستان فارسی
  • برند:
  • ویژگی‌ها:
    • نویسنده: مجید قیصری
    • ناشر: افق
    • سال انتشار: 1398
    • تعداد صفحه: 93
    • قطع: رقعی
    • شابک: 9789643692629
    • نوع جلد: نرم
اشتراک گذاری
این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!
کپی کردن لینک
  • «گوساله سرگردان»، مجموعه‌ای از هفت داستان کوتاه نوشته مجید قیصری، نویسنده و پژوهشگر متولد 1345 تهران، در سال 1386 توسط نشر افق منتشر شد و به سرعت به یکی از آثار برجسته ادبیات دفاع مقدس بدل گشت. این کتاب، که داستان عنوانی‌اش برنده جایزه بهترین داستان کوتاه دهمین دوره کتاب سال دفاع مقدس شد، چهره‌ای جوان را به تصویر می‌کشد که چون میراث‌داری از دوران جنگ، در هزارتوی تجربیات انسانی سرگردان است. قیصری، با تکیه بر دانش روان‌شناسی و نگاهی عمیق به لایه‌های پنهان روح آدمی، آدم‌هایی متحیر و بی‌پناه را روایت می‌کند که در برابر مسائل زمینی و توجیهات عقلی تاب نمی‌آورند؛ نمادهایی چندوجهی و متافیزیکی که دور از مصادیق عینی، آن‌ها را به ورطه‌ای از تردید و جستجو می‌کشاند. داستان‌هایی چون «گوساله سرگردان»، «ماه‌زده»، «عود عاصی سبز»، «تلخک» و «فقط حرف بزن»، تلخ و رئالیستی‌اند و مرز میان واقعیت جنگ و آشوب درونی را محو می‌سازند، جایی که قهرمانان خسته، مادران فرسوده و کوچه‌های پر از سایه، چون آینه‌ای شکسته، بازتابی از جامعه‌ای در گذار را نشان می‌دهند.

    مجید قیصری در این مجموعه، با زبانی ساده اما پر از تصویرهای شاعرانه، خواننده را به عمق تجربیات جنگ و صلح می‌برد؛ نه با شعار، بلکه با روایت‌هایی که حس تعلق و گم‌گشتگی را چون نخ‌هایی نازک در تاروپود زندگی می‌بافد. این کتاب، که برگزیده جایزه نویسندگان و منتقدان مطبوعات، جایزه ادبی اصفهان، کتاب سال شهید حبیب غنی‌پور و لوح تقدیر روزی‌روزگاری شد، اثباتی است بر اینکه ادبیات دفاع مقدس می‌تواند فراتر از مرزهای زمانی، به کاوش هویت انسانی بپردازد و خواننده را به تأمل در رگه‌های پنهان وجود خویش وامی‌دارد.

    «گوساله سرگردان» اثری است ژرف و ماندگار که با نگاهی تازه به میراث جنگ، مخاطب را به سفری درونی دعوت می‌کند؛ سفری که از کوچه‌های آشنا آغاز می‌شود و به پرسش‌های بی‌پایان سرگردانی ختم می‌گردد، و یادآوری می‌کند که برخی زخم‌ها، حتی پس از سال‌ها، همچنان زنده و سوزان می‌مانند.

    باید انصاف داشت دیگر نمی‌شد آن محله و خانه را تحمل کرد. وقتی یاد آن خانه و محله می‌افتم صدای بت‌اعظم را می‌شنوم که می‌گوید: «قهرمان خسته شده. مادرت خسته شده.»

  • کتاب
    نویسندهمجید قیصری
    ناشرافق
    سال انتشار1398
    تعداد صفحه93
    قطعرقعی
    شابک9789643692629
    نوع جلدنرم
  • هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.