«یادداشتهای اینجانب» رمانی کوتاه و اکسپرسیونیستی از لئونید آندریف، نویسنده برجسته عصر نقرهای ادبیات روسیه، است که نخستین بار در سال 1908 منتشر شد. آندریف، که به عنوان پدر اکسپرسیونیسم روسی شناخته میشود، در این اثر با نثری روانکاوانه و فلسفی، مرزهای مبهم میان حقیقت و دروغ، گناه و بیگناهی، و عشق و جنون را کاوش میکند؛ روایتی که چونان پنجرهای به جهانی مهآلود، خواننده را به چالش میکشد تا به راوی غیرقابلاعتمادش اعتماد کند یا شک کند.
راوی و شخصیت اصلی، زندانیای محکوم به حبس ابد است که در جوانی به اتهام قتل پدر، برادر بزرگ و خواهرش دستگیر شده و نخست به اعدام، سپس به حبس ابد محکوم گردیده. اکنون در پیری، با مرگ نزدیک، سرگذشت خویش را مینویسد و ماجرای آن جنایت را بازگو میکند – جنایتی که خود را قربانی خطای قضایی در آن میداند. اما آیا واقعاً بیگناه است؟ آندریف در مصاحبهای با منتقد مشهور روس، ایزمایلاف، این ابهام را با طنزی تلخ برملا میسازد: «میپرسید قهرمان یادداشتهای اینجانب که خود را قربانی یک خطای قضایی میداند، واقعاً قاتل است یا نه؟ خود من اوایل به بیگناهیاش اطمینان داشتم، اما از مقطعی انگار به او مشکوک شدم... بله، من واقعاً به این پیرمرد قصهمان که تقریباً در هر صفحه با اطمینان عجیبی از بیگناهی خود دم میزند، قدری مشکوکم... چون واقعاً خود را در پاسخ به پرسش شما صاحب نفوذی بیش از هر آدم عادی دیگری نمیدانم. ما نویسندهها، چنان قدرتی نداریم که قهرمان خود را به انجام هرچه به ذهنمان رسید، وادار کنیم... پرسوناژی که میسازم، از مقطعی به بعد جان میگیرد و خارج از ارادهی من زندگی مستقل خود را خواهد داشت... بنابراین، چنانکه گفتم، من صرفاً به قهرمان یادداشتهای اینجانب مشکوکم...» این دیدگاهها، که در انتشار اولیه رمان واکنشهای متناقض منتقدان را برانگیخت، عمق تراژیک اثر را برجسته میسازد و خواننده را در برزخ تردید رها میکند.
«یادداشتهای اینجانب» با حالوهوایی کافکایی، به موقعیت انسان در هستی، زندگی و مرگ میپردازد و با طنز سیاه آندریف، ما را به تاریکجاهای ذهن مالیخولیایی و پرتناقض میبرد؛ جایی که خیر و شر در هم میآمیزند و مرز خاکستری حقیقت، چونان سایهای سیال، فریبنده و ناشناخته میماند. این رمان، کاوشی جاودانه در رنجهای درونی و مرزهای روان است که هنوز هم، بیش از یک قرن پس از نگارش، تأملی عمیق بر شکنندگی وجود انسانی برمیانگیزد.
«من، اینجانب، که نامم پتر پتروویچ، در این یادداشتها، پیش از آنکه مرگ مرا ببلعد، همه چیز را خواهم نوشت: از آن شبِ خونین، از چشمانِ وحشتزدهی خواهرم، از دستانِ لرزانِ برادرم، و از خندهای که بر لبِ پدرم خشک شد. همه چیز را، جز اینکه چرا؟ چرا من، بیگناه، در این زنجیرها افتادهام؟»
نویسنده | لیانید آندری یف |
---|---|
مترجم | حمیدرضا آتش برآب |
ناشر | کتاب پارسه |
سال انتشار | 1908 |
تعداد صفحه | 160 |
قطع | رقعی |
شابک | 9786002538659 |
نوع جلد | سخت |
هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.